جدول جو
جدول جو

معنی سیاه گیله - جستجوی لغت در جدول جو

سیاه گیله
درختی است از شمشیریان که جزو رده دولپه ییهای جدا گلبرگ متقابل و دایمی است. گلهایش کوچک و منظم و سفید رنگ است. میوه اش کروی و کوچک و گوشت دار است و به چندین خانه تقسیم میشود و هر خانه شامل دو دانه است. میوه آن ماکول نیست و مهوع است و در تداوی به عنوان مسهل به کار میرود. این گیاه بومی آسیاست. اقسام مختلف آن مخصوصا در چین و ژاپن و هندوستان بسیار میروید و در جنگلهای شمال ایران نیز فراوان است سیردار ال اسبی گوشوارک عرقیه الراهب ای آغاجی افونموس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سیاه گلیم
تصویر سیاه گلیم
سیاه بخت، تیره بخت، بدبخت، مستمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیاه الله
تصویر سیاه الله
سیاکوتی، درختچه ای از تیرۀ گل سرخیان با شاخه های انبوه و خاردار و برگ های سبز تیره که گل های آن در طب به عنوان مقوی قلب و ضد تشنج به صورت دم کرده یا پودر به کار می رود، بلک، سرخ ولیک، قره گیله، ولک، کومار، کورچ، کویچ، مارخ، ولیک
فرهنگ فارسی عمید
(گِ)
بدبخت. بی دولت. سیه روز. (برهان). کنایه از مدبر و بی دولت. (آنندراج). بدبخت. بی دولت. (انجمن آرا) (فرهنگ رشیدی) :
دمی نمیرودم از سواد دیده سرشک
که هیچ طفل مبادا چو او سیاه گلیم.
سنایی (از آنندراج).
گشتم از غم من سیاه گلیم
زردرو از سپیدکاری تو.
سیدحسن غزنوی.
سپیدروی برانگیخته شود چو به نزع
ندید چهرۀ اهریمن سیاه گلیم.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
(خَ مَ / مِ)
رجوع به سیاه خانه شود
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ / لِ)
نام درختی است که در شفارود به درخت ولیک دهند. (جنگل شناسی ج 2 ص 23 و ج 1 ص 237)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد. دارای 256 تن سکنه. آب آن از رود خانه مهاباد. محصول آنجا غلات، چغندر، توتون و حبوبات. در دو محل بفاصله 5 کیلومتر بنام سیاه گل بالا و پائین مشهور و سکنۀ سیاه گل بالا 130 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سیاه گلیم
تصویر سیاه گلیم
بدبخت تیره بخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاه گلیم
تصویر سیاه گلیم
((گِ))
بدبخت
فرهنگ فارسی معین
از توابع نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی